معرفی کتاب: نفحات نفت

(جستاری در فرهنگ نفتی و مدیریت دولتی)

  نویسنده: رضا امیر خانی   ، نشر :افق

کتاب خیلی جالبی بود    من که پاسخ خیلی از سوالاتم را در این کتاب گرفتم .حالا بماند که کلا از رضا امیر خانی نویسنده ی کتاب هم خیلی خوشم می آید به خاطر ذهن خلاق و نویی که دارد و معلومات وافرش از رضا امیر خانی  منِ ِاو ،از به ،ناصر ارمنی،ارمیا ،بی وتن را خوانده ام .بین رمان هایش من ِ او را از همه بیشتر دوست داشتم .

کتاب نفحات نفت در واقع نگاهی انتقادیست به سیاست و مدیران جامعه و اقتصاد وابسته به نفت که با قلم ادبی خیلی قشنگی آن را بیان کرده .خوبی کتاب این است که مثل کتابهای فلسفی و اقتصادی نثر سنگین و تخصصی که پر باشه از اعداد و اصطلاحات ثقیل  و ... عاری ست.

من که از خواندنش لذت بردم.

از متن کتاب:

ص 157:این بند البته در ایران با موانعی روبروست یک چیز بدیع که در آمریکا میبینی میل  سیری ناپذیر به رشد است .

ص155:اینجا(آمریکا)ایده خیلی ارزشمند است .اصلا می میرند برای ایده .تقریبا چیزی مثل ضرب المثل است که از تو می پرسند ،تو اگر باهوشی چرا پولدار نیستی.خوب اینها مشخصات دنیای کاپیتالیستیک است.همین دنبال ایده ی نو گشتن ،یعنی اینکه کمپانی ها گرفتار معیشت روز مره نیستند.چرخ شان میگردد و سرمایه ی بیکار دارند .هنرِ اقتصاد ِ اینجا در این است که این سرمایه را به ابداع جهت میدهد.

ص 135:این جا (ایران)برای ِانجامِ کار ،هیچ چاره ای نیست غیر از مدیر شدن .برای همین هست که میبینی صدها نفر تصمیم می گیرند

نام زد ِرییس جمهوری شوند.وقتی از طرف می پرسند که چرا تصمیم گرفته است رییس جمهور شود،نام زدِ ساده دل که کشاورزی شیرین زبان است جواب می دهد که تا سیب زمینی های مانده را بفروشم....

تلخ ترین طنز عالم است این جمله ...بیش تر میشود گریست با این

جمله ، به عوض ِ خندیدن... در مملکتی که برای فروش سیب زمینی به دولت چاره ای نباشد الّا رییس جمهور شدن ،معلوم است که

جای گاه های تصمیم سازی و تصمیم گیری به صورت ِمتمرکز در

مدیریت ِ سه لتی   جمع شده است...